مخالفان دولت با آمریکا مذاکره می نمایند؟
به گزارش رپید دانلود، خبرنگاران : این روزها تطهیر تصمیمات دولت قبل و تقبیح تصمیمات دولت تدبیر و امید در زمینه مذاکره با غرب و برجام، در حالی سوژه سخنرانی هاست که از یک سو جزئیات شرایط کشور در آن برهه در دسترس است و از سوی دیگر ناهیان مذاکره، این روزها در عین مشتاقی، مهجور مانده و منتظر انتخابات 1400 هستند.
بهه گزارش خبرنگاران به نقل از ایرنا، دشواری شرایط کشور، دولت و ملت این روزها گرچه بسیار زیاد و متنوع است اما بعضی اظهارنظرهای عجیب درباره گذشته و بعضی نشانه ها از آینده،نه تنها کمکی به عبور از این شرایط نمی نماید بلکه بر پیچیدگی های آن می افزاید. رقبای سیاسی و انتخاباتی رییس جمهوری، مسوولان سابق و فعلی، چهره های رسانه ای و حزبی مخالف و منتقد دولت در راستای ناکارآمد جلوه دادن کابینه، بی آنکه سندی برای گفته های خود ارائه دهند، شرایط کشور در سال های پیش از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید را ایده آلی رویاگونه ترسیم و تصویر می نمایند که گویی واقعا به پشت خیمه های دشمن رسیده بودند و دولت یازدهم و دوازدهم مانع از تحقق فتح الفتوح مورد ادعای آنها شد. تاکتیک دیگر انکار موضع گیری های گذشته درباره مذاکره و برجام و سنگ اندازی در جهت هرگونه مذاکره احتمالی آینده است تا راه تا زمان به پاستور رسیدن آن ها مسدود باشد و هرگونه برطرف انسدادی به نام آن ها تمام گردد.
پشت خیمه دشمن بودیم؟
اصل اساسی سخنرانی ها و توییت های این روزها مخالفان، تاختن به دولت است و در این میان هر گزاره غیر مستندی به زبان جاری یا در توییت منتشر می گردد. نکته تلخ این فرآیند ارائه توصیفاتی شاذ پیرامون شرایط کشور آن هم نه در بازه زمانی طولانی بلکه درباره هفت سال گذشته است. در همین زمینه بعضی مدعی شده اند در سال 92 و پیش از شروع به کار دولت جدید به پشت خیمه های دشمن رسیده بودیم و مذاکره اجازه فتح نداد! آمارها، رویدادها، تصمیمات و اساسا دلایل روی کار آمدن دولت تدبیر و امید اما چنین ادعایی را نه تنها تایید نمی نماید بلکه مستندات موجود خلاف این ادعا را نشان می دهد. گرچه تعیین نیست منظور گوینده از رسیدن به پشت خیمه دشمن دقیقا چیست و آیا این توصیف هم در دسته بیانیه نویسی هایی که به نام مذاکره، فرصت ها را گرفت و قطعنامه های تحریمی شورای امنیت علیه ایران را پشت سر هم ردیف کرد، دسته بندی می گردد یا نه، اما می توان پرسید که با چه ابزارهایی به پشت خیمه های دشمن رسیده بودیم؟ با ابزار اقتصاد و فراوری؟ آمارها اما آن را تایید نمی نمایند، خبرگزاری تسنیم در فروردین ماه سال 92 در گزارشی شرایط کشور را در آن مقطع زمانی اینگونه توصیف می نماید: دلار 3500-4000 تومانی، تشدید تحریم ها، ضعف واردات، محدودیت ارزی، نقدینگی سرگردان، نرخ سود بانکی، سیاست های نادرست پولی و بانکی، ضعف مدیریت مسئولان بالادستی در نظارت بر بازار، تورم روانی و نگرانی مردم از گرانی روز به روز کالاها و ... به عنوان دلایل اصلی افزایش تورم طی این ایام عنوان می گردد. بنابراین صراحتاً می توان گفت که مجموعه عوامل درون زا و برون زای موثر بر کشور در ماه های اخیر، کشور را دستخوش اتفاقات و چالش های ناگواری در حوزه اقتصاد نموده و منجر به بی ثباتی قیمت ها و تورم بالا شده است.
در همین گزارش به آمار صندوق بین المللی پول هم درباره اقتصاد ایران اشاره شده و آمده است: ایران در سطح خاورمیانه بالاترین نرخ تورم را داراست. در حالی که میانگین نرخ تورم در کشورهای خاورمیانه برابر با 3.3 درصد است. ایران، دومین نرخ بالای تورم را در سطح جهان دارد. بر اساس این گزارش، زیمبابوه با نرخ تورم 187.2 درصد، بالاترین نرخ تورم را در جهان دارد. بانک مرکزی رشد فراوری ناخالص داخلی کشور در سال 1391 را منفی 5.8 درصد گفت و از کاهش 12.4 درصدی صادرات و 23.5 درصدی واردات در این سال اطلاع داد. دیگر شاخص های مالی هم سقوط قابل تاملی را تجربه کردند که اشاره به آن ها اطاله کلام خواهد بود. گرچه از این دست مستندات منتشر شده در رسانه ها بی شمار است اما نیازی به آن نخواهد بود اگر به مردم مراجعه شده و درباره شرایط آن روزها نظرسنجی گردد. مردم قهرها، حرف ها، تصمیمات، شعارهای آن سال های مسوولان را فراموش ننموده اند.
چه کسانی جهان را آمریکا دیدند؟
تطهیر شرایط سال های پایانی دولت دهم، گرچه سوژه مورد علاقه گروهی از مسوولان سابق است اما با واقعیت ها چندان همخوانی ندارد بویژه زمانی که در این فرایند تطهیر بعضی ادعاهای عجیب هم مطرح می گردد. برای مثال مدعی شده اند که در دوران مسوولیت خود جهان را تنها در آمریکا ندیده اند و دولت را مواخذه می نمایند که بگویند با دویست کشور دیگر جهان چه کردید؟ در پاسخ به این پرسش شاید بهتر باشد به سیاق خود آنها، پرسش با پرسش پاسخ داده شده و سوال گردد که در دوران رویایی ترسیم شده آن ها، مواجهه با این دویست کشور چگونه بوده است؟ آیا جز این است که مدعیان حضور در پشت خیمه دشمن، نه اروپا و کشورهای منطقه که حتی شرکای ایران چون روسیه و چین را هم درباره اقدامات و تصمیمات خود قانع کردن نکردند و رای مثبت این دو کشور در کنار دیگر کشورهای حتی مسلمان جهان، به تمام 6 قطعنامه تحریمی علیه ایران، نشان از شکست راهبردهای بیانیه خوانی! دارد.
واقعیت آن است که برخلاف ادعاهای مطرح شده این دولت تدبیر و امید بود که جهان را در آمریکا خلاصه نکرد و همراهی اروپا، چین، روسیه و بسیاری از همان 200 کشور مورد ادعایی را به دست آورد تا دونالد ترامپ در آخرین کوشش های خود برای یارگیری جهانی، با پاسخ منفی اکثریت غالب همان 200 کشور روبرو گردد.
گرچه بُعد نخست و مهم چنین اظهاراتی، تبلیغاتی و سیاسی است اما بُعد دیگر آن، نشان دهنده غفلت خواسته یا ناخواسته بعضی مدعیان از واقعیات موجود جهان است.قدرت آمریکا واقعیتی است که ابرقدرت هایی چون روسیه و چین، اقتصادهای استخوانداری چون اروپا و اندونزی و کره جنوبی و حتی دوستان منطقه ای ایران مانند عراق و ترکیه هم در سال های اخیر نتوانستند آن را نادیده بگیرند. نادیده دریافت این واقعیت، چشم بستن بر بدیهیات است که هیچ سیاستمدار و دیپلماتی که ادعای حراست از منافع ملی را دارد، نباید گرفتار آن گردد. این گروه در حالی دولت را متهم به دوگانه سازی می نمایند که نگاهی به نحوه تعامل همفکرانشان در مجلس نشان می دهد که نه تنها برای کاستن از دشواری زندگی مردم در پی رسیدن به تعامل و یگانگی با دولت نیستند، بلکه با ابلاغ هایی خارج از قاعده و کنارگذاشتن دولت از تصمیم گیری ها روز به روز بر دوگانه های موجود دامن می زنند. تطهیر شرایط گذشته هراندازه هم لایک و کامنت همفکران را در پی داشته باشد این واقعیت را تغییر نخواهد داد که در خطر بودن کشور در سال 91 و 92 به اندازه ای بود که مردم آن را درک نموده و به کسی رای دادند که تصمیم داشت ابتدا وجود این خطرات را بپذیرد و سپس برای کاستن از آن ها کوشش کند. وجود این خطرات که نتیجه تصمیمات عجیب و دور از پشتوانه منطقی و علمی بود، برای تصمیم گیران عالی نظام و عقلای کشور هم آن اندازه قابل درک بود که تصمیم به مذاکره گرفته شد. تطهیر آن روزها به نوعی زیر سوال بردن درک صحیح همین تصمیم گیران نیز خواهد بود.
پیشرو مذاکره خواهند بود
آن هایی که روزی مخالفت می کردند خودشان پیشرو مذاکره خواهند بود. این پیش بینی علی ربیعی را باید به خاطر سپرد. پیش بینی که نشانه های وقوع آن با نزدیک تر شدن به خرداد 1400 روز به روز بیشتر می گردد. گروهی هرچند در ظاهر با طراحی های متعدد، جهت هرگونه مذاکره احتمالی دولت با آمریکا را مسدود می نمایند اما مرور مواضع پیشین آن ها درباره مذاکره و برجام، احتمال انتخاباتی بودن موضع گیری هایی تازه و البته متناقض را افزایش داده است. اذعان بعضی چهره های منتقد و مخالف دولت بر این موضوع که مذاکره برای جریان سیاسی خاصی مطلوب است و برای دیگر جریان ها سم مهلک، نشان دهنده از درست بودن گفته های اعضای دولت است. دولت تدبیر و امید هم آن موقع که با تصمیم نظام در پی مذاکره بود و هم آن موقع که با صلاحدید کشور هرگونه مذاکره با ترامپ را نفی می کرد، تنها در پی مصالح کشور بود. مخالفانی که این روزها هرگونه مذاکره با آمریکا را خیانت به کشور می دانند آیا در صورت پیروزی احتمالی در انتخابات آینده و به دست دریافت امور کشور بر سر موضع کنونی خود ایستادگی خواهند کرد یا نه؟ باید منتظر ماند و دید که آیا اشتیاق مهجور مانده این روزها برای مذاکره چه زمانی تمام خواهد شد تا تعیین گردد نهی ها و تهدیدها علیه دولت تنها از سر عناد سیاسی و نه دلسوزی برای منافع ملی بوده است.
منبع: اقتصادنیوز