خداحافظی با بوی خوش کتاب ، مافیای کاغذ 80 درصد انتشاراتی ها را به خاک سیاه نشاند
به گزارش رپید دانلود، خیالمان راحت بود اگر هیچ چیز سر جایش نیست حداقل کتابی هست تا حواسمان را غرق در قصه های خودش کند مع الاسف کتاب هم جز کالا های لوکس قرار گرفته است و در سبد خانواده ها قرار ندارد.
گروه مالی خبرنگاران- هانیه مختاری؛ افزایش 2 تا 3 درصدی قیمت کتاب سبب فروش هرچه کمتر آن شده است. از آن طرف هم ناشران به دلیل گرانی و نبود کاغذ، در حال تعطیلی انتشاراتی خود هستند، مافیای کاغذ که از ابتدا کاغذ را با ارز دولتی خریداری می نمایند، اما با قیمت دلار آزاد به دست تولیدنمایندگان و مصرف نمایندگان می رسانند، مسبب تعطیلی این انتشاراتی ها هستند.
خاطرات خوش روز های کودکی و آغاز سال تحصیلی با بوی کتاب های نو و قفسه های پر از کتاب گوشه خانه هایمان، در ذهنمان تداعی میشود و آن هایی که دلار 4200 تومنی به جیب میزنند این عطر دل انگیز را گویا به فراموشی سپرده اند. کاهش فروش کتاب و کم شدن صفحات روزنامه ها نشان میدهد اوضاع وخیم است. به گفته معاون وزیر ارشاد دو نفر 24 میلیون یورو برای واردات کاغذ دریافت نموده اند که اصلا وجود خارجی ندارند و گویا شکایت هم آب در هاونگ کوبیدن است. اما سوال اینجا است که آیا کسی که ارز دولتی به آن ها داده است هم وجود خارجی ندارد؟
پای صحبت ناشران که مینشینی، متوجه میشوی این قصه سری دراز دارد. فروشندگان میگویند اصلا بحث گرانی کاغذ نیست، مشکل از چاپ و نشر است یعنی اگر مسائل چاپ و نشر کم شود متقاضی برای خرید کتاب زیاد می شود و در نتیجه فروش بالا میرود و همچنین قیمت کاغذ هم افزوده میشود با این حال دولت ترجیح میدهد بازار فروش راکد باشد تا اینکه قیمت ها بالاتر از این برود. با این وجود که با این قیمت ها، فروش کتاب باز هم به ضرر دولت نیست!
کوچه خیابان های ظهیر الاسلام هم حرفایی برای گفتن دارند. مشکل کمبود کاغذ نیست. مشکل قیمت سرسام آورش است. طبق اقدام وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی براساس میزان کتابی که هر ناشر در طول هر سال منتشر می نماید و در خانه کتاب به ثبت می رسد، سهمیه تعیینی از کاغذ یارانه ای برای ناشران در نظر می گیرد. بر این اساس مشاهده میشود برای بعضی از ناشران این سهمیه تنها 2 درصد از نیازهایشان را برطرف میکند و این باعث میشود آن ها برای جبران کمبود هایشان رو به کاغذ با قیمت آزاد بیاورند و همین موجب افزایش قیمت کتاب هایشان میشود.
قصه پر غصه واردات
سیدحسن میرباقری، رئیس انجمن واردنمایندگان کاغذ و مقوا، اما معتقد است که افزایش قیمت اخیر در بازار کاغذ واقعی نیست و حباب است. او می گوید: این افزایش قیمت به دلیل تاخیری است که در اختصاص ارز 4200 تومانی پیش آمده است، تصور می کنم به محض رسیدن کاغذ های خریداری شده با دلار 4200 تومانی به ایران این افزایش قیمت از بین برود.
میرباقری ضمن اظهار امیدواری نسبت به پایین آمدن قیمت کاغذ در بازار با ترخیص کالا های وارد شده از گمرک گفت: نوسانات بازار دلار خواه ناخواه تاثیر خود را روی بازار کاغذ نیز نشان می دهد.
میرباقری همچنین گفته است: حجم قابل توجهی از کاغذ هایی که با ارز 4200 تومانی خریداری شده اند، هنوز وارد کشور نشده است، به هر حال فردی که ارز را گرفته و برای طرف خارجی حواله نموده است، به هدف خود رسیده، اما هنوز بار ها نیامده است. بالاخره باید تعیین شود محموله ها کجاست؟ بانک ها برای پرداخت ارز 4200 تومانی مدارک لازم را جمع آوری نموده اند. با همین مدارک می توان پیگیر ورود کالا ها به کشور بود. ورود این کالا ها به بازار می تواند آرامش نسبی را برگرداند.
دوربین، رو به کتاب دوستان
کمی آن طرف تر، اما متقاضیان این بازار راکد، مجبور می شوند به نسخه های دیجیتالی کتاب ها رو بیاورند. دردی سنگین و غمبار که در مقابل تحمل قیمت های کتاب طاقت فرساتر نیست...
افرادی هم هستند که رو به کتاب های دسته دوم خیابان انقلاب آوردند، زیر لب هم از قیمت های حبابی این روز ها یاد مینمایند... نمیدانم بازار خرید و فروش است، است یا کف و صابون.
ما نیز سالهاست به انتظار فرایند کاهشی تمام محصولاتی که گران شده است نشسته ایم. افسوس که شتر در خواب بیند پنبه دانه...
حالا که این روز ها صحبت از فقر فرهنگی است باید توجه به عرصه کتاب و کتابخوانی بیش از پیش باشد به طوریکه هیچ یک از اقشار جامعه این فشار متحمل شده را حس ننمایند و با خیال راحت بار علمیشان را سنگین تر نمایند. اما اندکی واکاوی در این عرصه گویای این است که کسی توجهی به گرانی این کالا و پیامد های منفی اش ندارد و هر کسی به نوعی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند و پیدا کردن مافیای کاغذ کار حضرت فیل است.
خیالمان راحت بود اگر هیچ چیز سر جایش نیست حداقل کتابی هست تا حواسمان را غرق در قصه های خودش کند مع الاسف کتاب هم جز کالا های لوکس قرار گرفته است و در سبد خانواده ها قرار ندارد و مطالعه فقط در بین شمار اندکی از ایرانیان جریان دارد و حتی بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان نیز جز کتاب درسی، مطالعه دیگری ندارند.
امید است روزی نرسد که بوی خوش کتاب به فراموشی سپرده شود و در بازار ناشران فاصله تامین و خرید حل شود تا دوباره آرامش به این حوزه باز شود و این کالای به اصطلاح طلای سفید هم، کنار طلای زرد نرود.
منبع: خبرگزاری دانشجو