آیا در سن 34 سالگی می توان به زبان انگلیسی مسلط شد؟
به گزارش رپید دانلود، سوال چیست؟ این سوال به وسیله یکی از بازدیدکنندگان وبلاگم پرسیده شد، تقریباً مطمئنم وبلاگم برترین جا برای الهام گرفتن برای ساختن ویدیوها و نوشتن مقاله های آموزش زبان انگلیسی می تواند باشد. این روزها خیلی از مردم سوالاتی مثل این را از من می پرسند. دقیقاً یادم نمی آید با ایمیل یا در بخش نظرات وبلاگم نوشته شده بود! ولی به هر حال محل پرسیدن این سؤال تاثیری بر اصل داستان ندارد.
با توجه به این موضوع که سن من 34 یا چیزی در همین حدود، 34 یا 35، یا اساساً سی و خرده ای سال است چقدر انتظار می رود که در زبان انگلیسی و روان صحبت کردن آن پیشرفت کنم؟
آیا برای پیشرفت در زبان انگلیسی خیلی پیر شده ام؟
خوب، سوال این است که آیا شما برای یادگیری و پیشرفت مؤثر در زبان انگلیسی خیلی پیر شده اید؟
همه چیز برمی شود به سن، جایی که برخی از مردم اعتقاد دارند که مرزی سِنی برای یادگیری زبان وجود دارد که پس از گذر از آن شما نمی توانید به روانی یک بومی آن زبان را یاد بگیرید.
خیلی مطمئن نیستم که از نظر علمی برای سن مرز خاصی پیش بینی شده است یا نه؛ اما اگر اشتباه نکنم حدود 16 و 17 سالگی باشد. خب، اساساً اگر زبان دومی را تا آن سن، یعنی در دوران نوجوانی یاد گرفته باشید، شانس بالایی برای صحبت کردن به روانیِ زبان مادری در زمان ابراز عقیده یا تلفظ کردن کلمات یا دیگر شرایط دارید.
ولی اگر از آن مرز عبور کنید، هیچ شانسی برای صحبت کردن به صراحت یک فرد بومی وجود ندارد و بدیهی است که اگر سی و خرده ای از سن گذشته است، در واقع این شانس برای شما بسیار کم خواهد بود. ولی اجازه بدهید سوالی از شما بپرسم، آیا به چیزی که الان گفتم اعتقاد دارید و فکر می کنید صحت داشته باشد؟ در پاسخ باید گفت که: این حرف ها اصلا درست نیست!
شما عملاً در هر سنی می توانید به طور کامل و روان صحبت کنید
من مشتریانی 50-60 ساله دارم که ویدیوهای the English Harmony System را به طور مرتب دنبال می نمایند و به نتایج بسیار خوبی رسیده اند.
آدم های مختلفی با سن های متفاوت دیده ام که به نتایج بسیار خوبی دست یافته اند و سن هرگز تأثیری در آن ها نداشته است، هرچند به طور حتم شرایط خاصی مانند آلزایمر یا بیماری ها و مسائل دیگری که من درباره آن ها اطلاع دقیقی ندارم، از عملکرد درستِ حواس شناختی در سن بالا جلوگیری می نمایند.
بیماری دمانس (Dementia یا زوال عقلی) یکی دیگر از این بیماری ها است. اگر شما چنین بیماری ای دارید و یا شخص به اصطلاح سن و سال داری هستید، معیناً توانایی شما در یادگیری چیزهای تازه مختل خواهد شد. ولی اگر این مسائل را ندارید باید به شما بگویم که اگر معتقدید که برای یادگیری و ارتقا زبان خیلی پیر شده اید، فقط دارید یک پیشگویی خودساخته انجام می دهید که به موجب آن باور می کنید که چیزی حقیقت دارد و به طور ناخودآگاه براساس آن اقدام به انجام کاری می کنید. یا بالعکس، شما اقدام به انجام هیچ کاری نمی کنید که نتیجه آن چیزی است که ابتدای کار به آن باور داشتید، بنابراین استدلال اولیه شما هرچند که اشتباه بوده ولی در عمل درست از آب در خواهد آمد.
از پیش گویی های خودساخته پرهیز کنید!
شما به خود می گویید: گوش کن، من 34-35 سالمه، پس هیچ شانسی برای بهتر کردن زبان انگلیسیم ندارم. در نتیجه اقدامات عملی در آینده انجام نمی دهید، اگر هم انجام دهید تمام توان خود را به کار نمی گیرید و فقط کوششی کمی برای ارتقا زبان انگلیسی خود انجام خواهید داد.
بعد از چند ماه یا حتی یکی- دو سال، وقتی متوجه می شوید کوشش شما نتیجه نداده است به خود خواهید گفت: می دونستم! می دونستم این جوری میشه. می دونستم نمی تونم انگلیسیم رو ارتقا بدم. فقط وقتمو تلف کردم، حتی اگه بیشتر هم کوشش می کردم پیروز نمی شدم. پس اصلاً ارزش امتحان کردن را ندارد. باید به شما بگوییم این یک پیش گویی خودساخته است.
سنتان را فراموش کنید. مثلاً من وبلاگ دیگرم Accentadventure.com را اگر اشتباه نکنم 3 سال پیش ساختم، وقتی 32 یا 33 سالم بود و آغاز به تمرین لهجه آمریکایی(American Accent) و لهجه بریتیش (British Accent) کردم.
صادقانه بگویم، من در حال حاضر این وبلاگ را رها کردم، چون شدیداً مشغول تعلیم شاگردانم هستم و در محل کارم هم حسابی سرم شلوغ است. البته می خواهم سال دیگر کارم را ترک کنم و بعد از آن می توانم روی تسلطم بر زبان به طور 100% تمرکز کنم و ویدیوها و مقاله های بیشتری فراوری خواهم کرد. چه کسی می داند، شاید دوباره نوشتن در وبلاگ Accentadventure را آغاز کنم.
تجربه شان نموده ام!
به هر حال نکته در اینجا است که وقتی آغاز به کار روی لهجه ام کردم که 30 و خرده ای سالم بود. قبل از آن، به لهجه ام اهمیتی نمی دادم و اگر بخواهم صادق باشم در واقع الان هم اهمیتی نمی دهم. این فقط چیزی است که زمان قابل توجهی روی آن تمرین نموده و در آن پیشرفت نموده ام.
حالا این شکل تلفظ لغات انگلیسی و مکالمه انگلیسی در اثر تمرین برای من عادی شده است. پیش از این من انگلیسی را با لهجه ای غلیظ تر صحبت می کردم. بگذارید تکرار کنم، داشتن لهجه هیچ وقت کاری سختی نیست، من فقط خود را به چالش کشیدم تا ببینم اساساً قادر به انجام آن هستم یا نه.
با وجود این که افراد زیادی با گفتن اینکه لهجه ام هیچ شباهتی به لهجه آمریکایی ندارد و تلفظم کاملاً مزخرف است، مرا سرزنش کردند، نتیجه کاملاً پیروزیت آمیز از آب عایدی.
می دانم که در مقایسه با روشی که قبلاً صحبت می کردم کاملاً خوب است و من توانستم این نتایج را در سن 32 یا 33 سالگی بگیرم، ولی اگر معتقد به وجود مرز سنی برای یادگیری زبان باشیم، من نباید به آن نتایج می رسیدم چون من از مرز 16، 17 یا 18 سالگی یا هر مرز سنی عبور نموده بودم.
هر چند همان طوری که گفتم از عدد دقیق آن مطمئن نیستم، ولی فکر می کنم که این مرز سنی باید در سال های آخر نوجوانی باشند.
نتیجه این است که شما باید انجامش بدهید و اجازه ندهید این گونه تعصبات، اعتقادات یا تردیدها مقابل شما قرار بگیرند. همه آن ها را کنار بزنید.
هیچ وقت پیر نیستید یا بهتر است بگوییم برای یادگیری یا انجام کاری تازه هیچ وقت خیلی دیر نیست!
برای مثال، اخیراً آغاز به رفتن به باشگاه بدن سازی نموده ام. از 8 هفته پیش یا همان حدود، الان در 35-36 سالگی هستم و برای مدتی فکر می کردم که برای تغییر روش زندگی خیلی پیر هستم.
من انضباط ورزشی ویژه ای دارم که با آن خو گرفته ام. به دویدن علاقه بسیاری دارم و خودم را دونده خوبی می دانم. دو ورزش من است چرا باید خودم را به زحمت بیندازم تا به باشگاه بروم وقتی در این سن نمی توانم آمادگی جسمانی خود را بهبود ببخشم؟
اما یک روز به خود گفتم چرا این طور فکر می کنم؟ داشتن آمادگی جسمانی بیشتر همواره رویای من بوده است ولی حالا می خواهم به شکل عملی انجامش دهم. همواره درباره آن رؤیاپردازی نموده ام پس چرا باید اجازه دهم تفکرات کلیشه ای درباره سن مرا از انجام آن بازدارد؟ در نتیجه یک روز به خودم گفتم من می توانم انجامش دهم.
این موضوع را می توان به همه چیز در زندگی بسط داد. نباید خود را با کسی که بسیار برتر از شماست مقایسه کنید و به طور معین در خصوص روال یادگیری زبان انگلیسی، نباید خود را با کسی که زبان مادری اش انگلیسی است، مقایسه کنید.
معیناً اگر 34 سال از سن شما می گذرد و یادگیری زبان انگلیسی را آغاز نموده اید و آغاز به تمرین مکالمه می کنید، اولین کوشش ها پیروزیت آمیز نخواهند بود و باید زمان بیشتری را صرف آن کنید.
اگر هنگام آغاز یادگیری زبان، خود را با کسی که زبان مادری اش انگلیسی است یا کسی که زبانش بسیار بهتر از شماست، مقایسه کنید و متوجه شوید که با آن ها در یک سطح نیستید، انگیزه تان را از دست خواهید داد.
آینده نگری خود را توسعه دهید
به جای این کار شما باید روی انجام کارتمرکز کنید. باید آینده نگری (tunnel vision) خاص خود را داشته باشید. نباید فراموش کنید که شما باید روی روان صحبت کردن تمرکز کنید چون این هدف شماست.
برای خودتان روان صحبت کردن را تعریف کنید که عبارت است از توانایی صحبت راجع به چیزهایی که به زندگی مربوط هستند بدون وقفه و یا مکث طولانی.
در مرحله بعدی باید ابزار درست را انتخاب کنید. نظام آموزشی یکپارچه انگلیسی (English harmony system) می تواند یکی از این ابزارها باشد. ابزار یا فن دیگری که تا الان با این که کاملاً روان صحبت می کنم و شاگردان خودم را دارم، استفاده نموده ام خود تمرینی (Self Practice) است.
این روش ابزار بسیار قدرتمند دیگری است که به صورت رایگان می توانید از آن بهره ببرید. هیچ کس شما را ملزم به پرداخت هزینه برای داشتن توانایی عالی برقراری یک مکالمه خوب نمی کند. اجرای آن به این صورت است که می توانید به اندازه زیاد در طول روز انجامش دهید فقط کافی است همین که کارهای روزمره خود را انجام می دهید با خودتان به زبان انگلیسی صحبت کنید. در وبلاگم راجع به این روش زیاد صحبت نموده ام و دیگر وارد جزئیات نمی شوم.
وقتی هدف خود را معین کردید، آینده نگری خود را پیدا نموده اید و آن را توسعه داده اید. شما با این روش همه باورهای نادرست را نادیده گرفته و ابزار صحیح را پیدا نموده اید. به طور معین اگر می خواهید صحبت کردن خود را تقویت کنید، بدون تمرین زیاد شانس شما بسیار بسیار کم است.
اما اگر ابزار درست را انتخاب کنید، زیاد صحبت خواهید کرد، چه با نرم افزارهایی مثل English harmony system کار کنید، چه با خود صحبت کنید و آن ها را بنویسید. داستان کوتاهی بنویسید، آن را چند بار بلند بخوانید و هر بار که آن را می خوانید سعی کنید به کاغذ نگاه نکنید.
حالا زمانی است که به طور اتوماتیک صحبت می کنید
برخی از الگوهای صحبت کردن (جمله بندی) در حافظه و بیان شما نقش می بندند. ناگهان شما توانایی فراوری محتوا را به شیوه صحبت کردن و نه نوشتن، پیدا می کنید. بلند خواندن هم یک روش تاثیرگذار دیگر است و در واقع این چیزی است که تا به حال در وبلاگم درباره اش صحبتی ننموده ام، پس به طور قطع این یکی از مقاله های آینده ام خواهد بود.
خوب این هم از این دوستان، به عنوان جمع بندی برای پاسخ به این سؤال که در سن بالا هم می توانیم به خوبی انگلیسی صحبت کنیم، مراحل کار را به صورت خلاصه یادآور می شوم:
- باید هدفتان را معین کنید
- از مسائل جانبی و باورهای غلط چشم پوشی کنید
- ابزار درست را انتخاب کنید
- به آن بچسبید و رهایش نکنید
- با خود انگلیسی حرف زدن و بلند داستان خواندن را نباید فراموش کنید
- در مرحله آخر به حصول پیروزیت ایمان داشته باشید
دیر یا زود، نتیجه به دست خواهد آمد، مگر اینکه مسائل مربوط به سلامت مثل آلزایمر یا زوال عقل یا بیماری های دیگر به وجود بیاید که از یادگیری شما جلوگیری کند. ولی تا زمانی که از نظر جسمانی و البته ذهنی سالم، آماده و قوی هستید و سلامت روحی برای کار در دنیای حقیقی را دارید، هیچ چیز نمی تواند جلوی شما را برای یادگیری زبان انگلیسی بگیرد. حتی سن! به این موضوع باور داشته باشید. از این که برای خواندن این مقاله به وبلاگ من سر زدید هم از شما تشکر می کنم.
منبع: English Harmony
منبع: کجارو